جمعه, 10 فروردین 1403
منو اصلی

 

چرا کارمندان مدیران خود را ترک می کنند؟

 

5 دلیل اصلی خروج کارمندان از شرکت ها

هر سال شمار بالایی از کارمندان به دلیل آنچه معمولا عدم علاقه به محیط کار نامیده می شود، شغل خود را ترک می کنند. یکی از بزرگترین مشکلات شرکت ها متقاعدسازی کارمندان شان به ادامه کار است. به هر حال از دست دادن کارمندان هزینه های زیادی را برای یک برند به همراه دارد. آیا شما از میانگین هزینه ناشی از ترک شغل کارمندان برای برندها آگاهی دارید؟ براساس آخرین بررسی ها، که شما را در تعجب بیش از اندازه ای فرو خواهد برد، هزینه خروج کارمندان از یک شرکت معادل 33درصد کل حقوق پرداختی آن به کارمندانش در طول یک سال است.  

بدون تردید وقتی چنین هزینه سنگینی برای خروج کارمندان پرداخت می شود، یافتن مشکل اساسی در اولویت خواهد بود. خوشبختانه امروزه آژانس ها و مراکز مطالعاتی متعددی در زمینه یافتن مشکل اصلی و رفع آن برای کسب وکارهای مختلف فعالیت دارند. در این میان یکی از آژانس های مشهور Tiny Pulse نام دارد. این موسسه به طور تخصصی در زمینه رابطه تعاملی رهبران شرکت ها و کارمندان شان فعال است. Tiny Pulse اخیرا گزارشی را منتشر کرده که بسیاری از نقاط تاریک خروج کارمندان از شرکت ها را روشن ساخته است. پس از آنکه موسسه Tiny Pulse آمار مربوط به 25 هزار کارمند که از ژانویه تا اکتبر 2018 از کارشان خارج شده اند، مورد بررسی قرار داد، گزارش اصلی شان دلایل خروج کارمندان را تحت پنج عامل اصلی دسته بندی کرد. در این مقاله من قصد بررسی هر کدام از موارد فوق را دارم. همین الان به شما هشدار می دهم که تقریبا تمام این پنج مورد برای شما به عنوان صاحب یک کسب وکار یا کارمند آشنا خواهد بود. اکنون اجازه دهید به بررسی هر مورد بپردازیم.

1. عملکرد ضعیف مدیریتی

عملکرد مدیریتی یکی از مهم ترین فاکتورهای کارمندان برای ارزیابی تناسب شغل شان با علاقه مندی شان است. نکته مهم در این میان ارزیابی عملکرد مدیریتی از جهت درونی است. به عبارت بهتر، بسیار از کارشناس ها عملکرد مدیریتی یک شرکت را فقط از بعد خارجی و رابطه اش با مشتریان مورد بررسی قرار می دهد. این در حالی است که شیوه مدیریت درون یک شرکت نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. وقتی میان عملکرد ما با مشتریان و کارمندان مان تفاوت معناداری حاکم است، نباید انتظار دریافت بازخورد یکسان را از آنها داشته باشیم.

ضعف عملکرد مدیریتی ایرادی است که همه ما پیش از این شنیده ایم. بنابر این گزارش موسسه Tiny Pulse در عمل نکته تازه ای را بیان نمی کند. به طور معمول کارمندانی که گزارش منفی از عملکرد مدیر بخش یا مدیرکل دارند، چهار برابر بیشتر از سایر کارمندان به دنبال یافتن شغل تازه ای می روند. همچنین گزارش Tiny Pulse بیانگر نکته جالب دیگری نیز هست: 40درصد کارمندانی که در نظرخواهی های شرکت شان به مدیر بخش خود نمره عالی نمی دهند، در حال شرکت در مصاحبه های استخدامی مختلف هستند. این در حالی است که فقط 10درصد کارمندانی که به مدیرهای بخش شان نمره عالی می دهند، در مصاحبه های استخدامی دیگر شرکت ها حضور پیدا می کنند. به عنوان یک نتیجه گیری مناسب باید نسبت به عملکردمان در برابر کارمندان توجه کنیم. بسیاری از کارمندان به صورت مستقیم از ما انتقاد نمی کنند. در عوض به صورت غیرمحسوس به دنبال یافتن شغل دیگری خواهند رفت. وقتی هم که شغل مناسب پیدا شود، دیگر برای نگه داشتن آنها در کارشان خیلی دیر شده است.

2. ضعف در درک کارمندان

گاهی اوقات کارهایی به سادگی بیان جمله ای محبت آمیز یا تشکر از کارمندان به هنگام انجام عملکرد عالی نقش تعیین کننده ای در سرنوشت کسب و کارمان دارد. بدون تردید تشکر و قدردانی از کارمندان کار بسیار ساده ای است. با این حال برخی از مدیران انجام این کار را برخلاف اصول حرفه ای قلمداد می کنند. با این حال توجه داشته باشید که گفت وگوهای دوستانه و همچنین قدردانی ساده و مختصر از کارمندان به بهبود جو دفتر کار کمک خواهد کرد. براساس گزارش موسسه Tiny Pulse 22درصد از کارمندانی که احساس عدم توجه و درک کافی از سوی مدیران شان را دارند، به سراغ شرکت در مصاحبه های کاری دیگر می روند. این آمار در حالی است که فقط 12.4درصد کارمندان راضی از سطح درک مدیران شان به سراغ شغل های دیگر خواهند رفت.

نکته جالب در این میان ضرورت شناخت کارمندان و تلاش برای ایجاد رابطه ای محکم است. به این ترتیب سنخ رابطه میان ما از حالت بالا به پایین خارج می شود. همچنین وقتی رابطه ما با کارمندان مان مناسب باشد، آنها بدل به سفیرهای برندمان خواهند شد. در بسیاری از مواقع شهرت منفی یک برند از بدگویی های کارمندانش شروع می شود. این در حالی است که هرگز کارمندان برندهایی نظیر نایک یا اپل از شرایط کاری خود در دفترهای کار این برندها اظهار نارضایتی نمی کنند.

3. مشکل کار بیش از حد

همه ما داستان های زیادی در مورد کارگران نگون بخت دوره انقلاب صنعتی شنیده ایم. این افراد بیشتر زمان زندگی خود را در شرایط بد و کار طاقت فرسا سپری کرده اند. اگرچه شرایط کار در دنیای امروز فاصله زیادی با دوران تاسف بار انقلاب صنعتی دارد، اما هنوز هم مفهوم تعادل میان کار و زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.

برندهای موفق در عصر حاضر برنامه کاملا منسجمی برای عدم تجاوز به ساعت های شخصی کارمندان شان دارند. به این ترتیب برنامه کاری هر کارمند همراه با آرامشی نسبی برای وی و خانواده اش خواهد بود. مشکل بسیاری از شرکت ها در این میان تلاش برای پرداخت دستمزد بیشتر به کارمندان به منظور جبران ساعت های طولانی کاری است. توجه داشته باشید که چنین استراتژی به هیچ وجه گره ای از مشکلات شما حل نخواهد کرد. شاید در کوتاه مدت با پرداخت دستمزد بیشتر کارمندان را متقاعد به کار بیشتر کنید، با این حال در طولانی مدت کارمندان تان به سراغ کاری دیگر خواهند رفت. این نکته به ویژه برای شرکت هایی که سروکارشان با کارمندان باتجربه و مهارت بالاست، بسیار حیاتی خواهد بود.

اگر تا به حال نسبت به اهمیت تعادل میان ساعت های کار و زندگی شخصی کارمندان تان توجه کافی را نداشته اید، وقت تغییر رویه فرا رسیده است. در دنیای امروز زندگی شخصی برای افراد اهمیت بسیار بالایی دارد. به همین دلیل به سادگی از آن صرف نظر نمی کنند. البته منظور من در اینجا ارائه ساعت های کاری بیش از اندازه پایین هم نیست. نکته مهم ایجاد تعادلی میان کار و زندگی شخصی است.

4. وقتی فرهنگ شرکت کم اهمیت جلوه می کند

براساس گزارش Tiny Pulse: «کارمندانی که در نظرخواهی های مختلف اهمیت فرهنگ شرکت شان را پایین ارزیابی می کنند، 24درصد بیشتر از سایرین تمایل به ترک آن شرکت دارند.» در حقیقت، مطالعه این موسسه بیانگر نکته جالبی پیرامون اهمیت فرهنگ شرکت هاست. به این ترتیب فرهنگ یک شرکت حتی از بسته مالی که آنها به کارمندان شان ارائه می کنند نیز در نگاه کارمندان مهم تر جلوه می کند.

یکی از جلوه های مهم فرهنگ هر شرکتی نحوه برخورد و تعامل میان کارمندان است. بر این اساس کارمندانی که در گزارش های خود سطح احترام متقابل در روابط میان کارمندان را پایین ارزیابی می کنند، 26درصد تمایل بیشتری به فعالیت در موسسه یا شرکتی دیگر دارند.

5. بحران نبود موقعیت پیشرفت

علاقه به پیشرفت در حوزه تخصصی کارمان یک خواست عمومی در میان کارمندان است. به همین دلیل گزارش Tiny Pulse کارمندانی را که موقعیت پیشرفت شغلی دارند، 20درصد بیشتر از سایرین علاقه مند به ادامه همکاری با شرکت متبوع شان عنوان کرده است. در سوی دیگر سکه، کارمندانی که احساس حمایت از سوی شرکت شان را ندارند، سه برابر بیشتر از سایر کارمندان علاقه مند به ترک موقعیت شغلی و شرکت متبوع شان هستند.

نتیجه نهایی پژوهش موسسه Tiny Pulse بیانگر اهمیت رهبری مناسب شرکت و همچنین فرهنگ رابطه و تعامل محترمانه میان کارمندان است. شاید جای تعجب نداشته باشد که تا چند دهه آینده این مشکل را بارها و بارها مشاهده کنیم. دلیل اصلی آن، اهمیت بالای رهبری مناسب و احترام متقابل در محیط های کاری است.

اگر شرکت شما در زمینه افزایش زمینه پیشرفت شغلی برای کارمندانش موفق عمل نکند، احتمال خلق مفهومی به نام «کارمندان وفادار» پایین خواهد بود. در هر صورت کارمندان نیز برای ماندن در یک شغل باید امیدواری کافی را داشته باشند. در صورت توجه به نکات این مقاله محیط کاری شادتر در شرکت شما تضمین خواهد شد. همچنین سطح عملکرد کلی شرکت تان هم تا حد زیادی افزایش خواهد یافت.

 

 

منبع خبر: