جمعه, 31 فروردین 1403
منو اصلی

 

 

نقش و جایگاه انضباط در سازمان ها

یکی از متغیرهای کلیدی در رشد و توسعه هر سازمان نظم و ترتیب در امور و داشتن کارکنانی منضبط است؛ نظمی که بر اطاعت و احترام متقابل بین سازمان و کارکنانش مبتنی است و برای موفقیت در کار ضرورت دارد زیرا در سایه همین نظم و انضباط است که بسیاری از دغدغه های سازمانی مرتفع می شود و بستر امنیت پایدار در سازمان حکمفرما خواهد شد ..از این رو، بحث نظارت و مهارت در برقراری نظم یکی از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی در سازمان ها به شمار می آید. البته بعضی از کارکنان به دلیل ترس از توبیخ یا انضباط کاری بدون اعمال قدرت ظاهری سرپرستان، خود را با قوانین و مقررات تطبیق می دهند ولی اکثر کارکنان مسئولیت منضبط بودن را نمی پذیرند و در این موارد مدیران می توانند با استفاده از اقدامات انضباطی مقتضی فضای مناسبی را به وجود آورند و باعث افزایش بهره وری و کارایی سازمان شوند.  

در این مقاله به اهمیت انضباط و جایگاه آن در رفتار سازمانی، نقش رهبری مدیریت در عدم بروز تخلفات سازمانی اقدامات انضباطی و اثربخشی آنها و پیشنهاداتی در این زمینه به منظور جلوگیری از بی انضباطی مداوم در سازمان ها پرداخته شده است. امروزه سازمان ها به منظور اداره مطلوب امور خویش نیازمند ایجاد برقراری نظم و انضباط و شناسایی و برخورد با کارکنان خاطی و متخلف هستند که موجب اخلال در محل کار می شوند و با غیبت های مکرر، مشاجره با همکاران و نافرمانی در برابر سرپرستان خود نه تنها رنجش خاطر آنان را فراهم می سازند بلکه در پاسخگویی به ارباب رجوع نیز با مشکلات عدیده ای روبه رو می شوند به طوری که در برخی از موارد به درگیری لفظی با آنان منجر می شود. حال آنکه پاسخگویی و تکریم ارباب رجوع در همه سازمان ها نقش محوری و اساسی دارد و بسیاری از مدیران و مسئولان خواستار آن هستند، لذا برای ارائه خدمات مطلوب و باکیفیت به مشتریان و ارباب رجوع، لازم است تا مسئولین سازمان از عوامل موثر در تغییر رفتار کارکنان و اصلاح آن مطلع باشند تا بتوانند با اجرای صحیح قوانین در سازمان نظم و انضباط را برقرار و حفظ سازند. این عمل موجب می شود تا کارکنان بر پایه مقررات و استانداردهای رفتاری، مقبولانه عمل کنند و در اکثر موارد خود را با رفتار درست تطبیق دهند زیرا آنان بر این باورند که آن رفتار درست است، اما در برخی از موارد انضباط به معنای اعمال قدرت است که باید انجام پذیرد. برای بسیاری از افراد، این واژه تصاویر خشنی همچون تنبیه، کیفر، عذاب را مجسم می کند در حالی که، کلمه Discipline که از ریشه کلمه Disciple مشتق شده است، به معنای قوانین، قانون و فرآیندهای سازمانی است که در فرهنگ لغت نیز دارای معانی مختلفی است که می تواند به دستور و یادگیری، بهبود و یا اصلاح و مجازات تعبیر شود.

در طراحی ساختار سازمانی، انضباط سه عنصر پیچیدگی، رسمیت و تمرکز را در برمی گیرد ولی به صورت تخصصی انضباط توسط عنصر رسمیت در یک سازمان پایه گذاری می شود؛ به کمک رسمیت است که چگونگی تصویب و اجرای قوانین در یک سازمان تدوین می شود. هر چقدر قوانین و مقررات در یک سازمان بیشتر باشد رسمیت در آن سازمان افزایش می یابد. البته رسمیت به دنبال استاندارد کردن مراحل اجرایی و سیستمی در یک سازمان است تا بتواند به کمک این قوانین رفتار کارکنان یک سازمان را به یک رفتار واحد و در راستای اهداف کلی سازمان درآورد. با بالا بردن رسمیت، رفتار کارکنان سازمان نیز محدود می شود. از این رو، طراحان ساختار سازمانی باید به موضوع رسمیت سازمان مورد نظرخویش توجه ویژه ای نشان دهند. رسمیت موجود در یک سازمان باید متناسب با اهداف آن سازمان باشد، مثلا در یک پایگاه نظامی ماهیت و اهداف سازمان موجب می شود، رسمیت نقش قابل توجهی داشته باشد، ولی در سازمانی مانند پژوهشکده تحقیقاتی بالا بردن رسمیت نمی تواند موثر واقع شود و اگر در چنین سازمانی طراحان ساختار سازمان را با رسمیت بالا طراحی کنند، در زمان اجرا با بی انضباطی شدیدی مواجه خواهند شد. پس می توان این طور نتیجه گرفت که بالا بودن رسمیت در یک سازمان تضمین کننده وجود انضباط نیست چیزی که انضباط سازمانی را تضمین می کند هماهنگی بین رسمیت و اهداف کلی سازمان است.

منبع خبر: