شنبه, 1 اردیبهشت 1403
منو اصلی

 

محسن امین زاده معاون وزرات امور خارجه در دولت اصلاحات

 

ایران و چین: روابط راهبردی، تجربه توسعه

گســترش روابط مبتنی بر امنیــت ملی و منافع ملی ایران، با همه کشورها و به ویژه کشورهای قدرتمند و مؤثر جهان، وظیفه ذاتی و ضروری وزارت امور خارجه است،  

1-انتشــار «ویرایش نهایی برنامه همکاری های جامع (۲۵ســاله) ایران و چین در فضای مجازی ازســوی واحدی به نام «دبیرخانه سازوکار مشارکت جامع راهبردی ایران و چین وزارت امــور خارجه» ، واکنش های تندی درپی داشــته اســت. شــوق و هیجان و تمجید کاسبان تحریم و ماجراجویان دیپلماسی ستیز که برخی کرامات معنوی هم برای این ســند قائل شده اند، سوءظن و تردید نسبت به ماهیت این سند همکاری را دوچندان کرد. برخی توضیحــات وزارت امــور خارجه همچون تمجید از چین به خاطر خرید نفت ایران در دوران تحریم نیز، تردید ها را تشــدید کرد. طبعا باید مراقب بود که به بیماری دیپلماسی ستیزی و دیپلماسی هراسی دامن زده نشود، اما باید به این ابهامات و تردید ها نیز پرداخت. ایران ۱۵ ســال اســت که پــس از چشــیدن طعم موفقیت های بزرگ دیپلماتیــک در تحقق امنیت ملی، منافع ملی و توســعه ملی، گرفتار دیپلماسی ســتیزی و دیپلماسی هراســی شــده اســت. دولت احمدی نژاد، نهــاد موفق دیپلماســی را منهــدم و به جایش آژانس سفرهای تفریحی رئیس جمهور،خانواده و دوستان به ناشناخته های آفریقا و آمریکا را بنا کرد. مبارزه با برجام و پایکوبــی برای زمین گیرشــدن برجام ازســوی ترامپ و پایکوبی برای رفتن ایران به فهرســت سیاه FATF از نماد های متأخر این دیپلماسی ســتیزی اســت. آنان در تصوری ماجراجویانه از دیپلماســی، این نوع سیاســت خارجی را ارزشــی و به ظاهر در تعارض با دیپلماســی حرفه ای می دانند. در شــرایط کنونی سیاســت خارجی منطقه ای ایران گرفتار چنین روایتی از دیپلماسی است. چون برای روابط با جمهــوری خلق چین در این روایت مخدوش از سیاســت خارجی ارزشــی، جایگاه ویژه ای قائل شده و رفتار مغایر چین و نشانه های وارونگی این باور آنان نسبت به چین نیز ظاهرا مرددشان نمی کند.

2-باوجود مناقشــات جدیدی که چین با آمریکا  دارد و به رغــم برخی رفتار مســتقل تر جدید سیاسی چین مانند وتوی قطعنامه های مورد نظر آمریکا در شــورای امنیت ســازمان ملل علیه سوریه و باوجود موضع متعادل چین در حمایت از برجام که البته بیشتر بــه هویت برجام و موضع مشــترک چیــن با پنج عضو دیگر برجام مربوط می شــود و صرف نظــر از محتوای سند همکاری های ۲۵ ساله، با سوابق ذیل بعید به نظر می رســد که جمهوری خلق چین حاضر به امضای این ســند با جمهوری اسـلامی ایران، در وضعیت بحرانی کنونی روابط ایران و آمریکا بشود.

۱)در این ســند روابط ایران و چین راهبردی تعریف شــده اســت. پیش از این نیــز رئیس جمهــور چین به راهبردی بودن روابط دو کشور اشاره کرده است. به دلیل آنکــه در چین برخلاف ایران، مقامات کم و دقیق درباره مسائل خارجی ســخن می گویند، این موضع به معنای تغییر بیان دولت چیــن درباره تعریف روابطش با ایران است. در ۲۵ سال گذشته دولت چین بارها در مذاکرات اعلام کــرده که از نظر جمهوری خلق چین روابط ایران و چین راهبردی نیست و چین انتظار دارد که این عنوان برای توصیف روابط از سوی طرف ایرانی نیز به کار نرود. وقتی من در دوره مســئولیتم نســبت به این پافشــاری چینی ها، حساسیت نشــان دادم و معترضانه از همتای خود پرســیدم که دولت چین چــه تعریفی از روابط دو کشــور دارد؟ اظهار کرد: ما روابط چین با ایران را در حد روابط با همســایگان تعریف می کنیم که البته روابط با همسایگان در سیاست خارجی چین اهمیت زیادی دارد.

۲)اولیــن همکاری مهم تجاری ایــران و چین پس ازانقلاب اسلامی، مربوط به فروش ســلاح و به ویژه موشــک های میان بــرد و کوتاه برد چینی بــه ایران در دوران جنگ با رژیم صدام اســت. در شرایطی که هیچ کشــوری به ایران سـلاح نمی فروخت و شــوروی و در درجه بعد فرانســه، نیاز تسلیحاتی رژیم صدام را بسیار ســخاوتمندانه تأمیــن می کردند، سـلاح های چینی و سلاح های کره شمالی که با اجازه چین به ایران فروخته می شــد، برای ایران ارزشمند بود. البته بعدها مشخص شد که در این دوره چین چهار برابر ایران به رژیم صدام سلاح فروخته است.

۳)۲۳ ســال پیش دولت چین توقف همکاری خود بــا پروژه هســته ای ایران در اصفهــان را به قیمت رفع تحریم های آمریــکا علیه چین، به معامله گذاشــت و توانســت با خروج یکجانبه از قرارداد ساخت کارخانه هسته ایUCF اصفهان، راه را برای رفع تحریم هایی در کنگره آمریکا هموار کند که به خصوص پس از کشــتار صدها نفر در میدان تیان انمن پکن از ســال ۱۹۸۹ از سوی کنگره آمریکا علیه این کشــور اعمال شده بود. در ادامه نیز، چین تحت مراقبت های شدید آمریکا، همکاری های هسته ای خود با ایران را شدیدا محدود کرد.

۴)در ۲۵ ســال گذشته چین در برابر مناقشات ایران و آمریکا به لحاظ سیاســی منفعل عمــل کرده و هرگز حاضر به دادن امتیازی به ایران در مقابل آمریکا نشــده است. رأی چین در شــورای امنیت سازمان ملل درباره مسائل مربوط به ایران منطبق با رأی آمریکا بوده است. در ربع قرن گذشته نه تنها چین موضوعی را به نفع ایران وتو نکرده اســت، بلکه حتی حاضر به دادن رأی ممتنع هم نشده و عینا مانند آمریکا رأی داده است.

۵)۱۵ سال پیش اعزام فرســتاده های ویژه مقامات ایــران به چین و ارائه پیشــنهادهای از نظر ایران جذاب همکاری های اقتصادی، نتیجه ای نداشت. رهبران چین در پاسخ ضمن استقبال از گسترش روابط اقتصادی، به مقامات ایران توصیــه کردند که بحران های بین المللی خود را حل کننــد و نگذارند روابط ایران با کشــورهای همســایه ایران بحرانی شــود. آنان بــه صراحت ابراز می کردند که اولویتشان توانمندکردن اقتصاد چین و رفع فقر مردم چین است.

۶)با اینکه ایران از اولین کشورهای داوطلب پیوستن به پیمان امنیتی شانگهای متشکل از کشورهای آسیای میانه و چین و روســیه بوده و با وجود آنکه پاکســتان و هند بعد از ایران داوطلب شدند و به این پیمان پیوستند، اما ایران هنوز عضو رسمی نشده و ناظر است. اگر چین تنها عامل تعلیق عضویت ایران در پیمان شــانگهای تا زمان کاهش بحران روابط ایران و آمریکا نباشــد، حتما یکی از عوامل اصلی تعلیق است.

۷)چین هرگز از منافــع تجاری دورزدن تحریم های آمریکا علیه ایران، رویگردان نبوده و درآمدهای هنگفتی هم از این راه به دســت آورده اســت. چیــن در دوران تحریم های پیش از برجام، اقدام به تأسیس بانک کوچک «کونلون» صرفا برای همکاری های بانکی با ایران تحت تحریم کرد. این بانک اکنون بانک بسیار ثروتمندی شده است که منافع سرشاری از کمک به دورزدن تحریم های ایران به دست آورده اســت. آنچه چین را در دوره اخیر تحریم هــای آمریکا خیلی محدود و تقریبا متوقف کرده اســت، اجرای مجازات های مالی بسیار سنگینی است که آمریــکا به طرف های همکاری با ایران برای دورزدن تحریم ها تحمیل می کند. عالوه بر این هزینه ها، چین در یک مناقشه تعرفه ای حساس و پرهزینه با آمریکا به سر می برد. این کشور برای حفظ و تداوم مناسبات اقتصادی خود با بزرگ ترین شــریک اقتصــادی اش، یعنی آمریکا که روابطش با فاصله خیلی زیاد چند برابر هر شــریک دیگر چین اســت، تحت هیچ شرایطی حاضر به ریسک نخواهد بود و قرار نیســت هیچ همــکاری اقتصادی با ایران را که منجر به تیره ترشدن روابط اقتصادی چین با آمریکا شود، از سر بگیرد یا ادامه دهد.

۸)۱۹ســال پیــش هنگامــی چین بــرای اولین بار در رقابت با ژاپــن، داوطلب اعطــای ۵۰۰ میلیون دلار تسهیلات برای روابط تجاری ایران و چین شد که اندکی پیــش از آن، ژاپن یک وام ســه میلیــارد دلاری با بهره پایین و غیرمشروط به ایران داده بود؛ وامی که نهایتا به هفت میلیارد دلار بالغ شــد. ۱۰ سال پیش دولت چین در قبال درخواســت احمدی نژاد برای اعطای تسهیلات به ایران، پیشــنهاد داد که ایران ۱۵ میلیاردیورو از دارایی خود در خــارج را در بانک کونلون چین ســپرده کند و درمقابل بانک کونلون به همان میزان به ایران تسهیلات بدهــد. دولت احمدی نژاد این شــرط غریب را پذیرفت. ماجرای این ســپرده کــه همچنان داســتانی در روابط بانکی دو کشــور است؛ نرخ تسهیلات و نرخ های تبدیل مکــرر یورو به یــوان و برعکس و نرخ هــای نقل وانتقال، حتی برای خریــد کالاهای چینــی، اعمال این فراینــد را به یکــی از گران ترین و غیرمنصفانه تریــن همکاری های بانکی بین المللی ایران بدل کرده است.

۹)هشت ســال پیش، دولت چین در بزرگ ترین ســرمایه گذاری خارجی خــود، قراردادی با دولت پاکســتان برای تأســیس کریدور اقتصادی چین- پاکســتان منعقد کرد. ساخت وسازهای این قرارداد ۴۳ ساله با مشارکت ۸۰ هزار چینی و ۴۰ هزار پاکستانی و با اعتبار ۴۲ میلیــارد دلارکه نهایتا به ۶۲ میلیارد دلار بالغ شــده (۲۰درصــد وام و ۸۰درصد ســرمایه گذاری مســتقیم چین) در حال اجرا است. محور اصلی پروژه، بندر گوادر پاکستان در جوار مرز ایران در خلیج گوادر در دریای عمان اســت. شــبکه حمل ونقل متنوع و مدرن، از جمله راه آهن گوادر- کراچی که بازســازی، نوسازی، تکمیل و به راه آهن چین در شــهر کاشــغر در اســتان مسلمان نشین سین کیانگ متصل می شود، بخش مهم پروژه اســت. فرودگاه بین المللی گــوادر، مرکز درمانی، نیــروگاه ۳۰۰ مگاواتی و یک نیروی امنیتی مشــترک ۱۰ تــا ۲۵ هزار نفــره، نیازهای فوری بندر گوادر در اســتان بسیار فقیر و پرخطر بلوچستان پاکستان را تأمین خواهد کرد. این قرارداد به نوعی اجاره ۴۳ ســاله بندر گوادر به چین و به منزله حضور حتــی نظامی چین در مجاورت مرزهای دریایی ایران است. این قرارداد، بخشی از پروژه بزرگ موســوم به «ابتکار کمربند- جاده» مطرح شــده ازسوی شــی جین پینگ، رهبر چین در سال ۲۰۱۳ است که مسیرهای حمل ونقل آینده چین با سایر نقاط جهان را تعریــف می کند. تقریبا هم زمان بــا این قرارداد، چین ســاخت کریدور راه آهن عظیم چین بــه آلمان ازطریق قزاقستان و روسیه در مسیر شمال دریای خزر را به عنوان بزرگ تریــن مســیر ارتباطی آینده چیــن و اروپا و بخش مهمی از پروژه عظیم کمربند- جاده، دنبال کرده است. مسیر فرعی این خط آهن ازطریق قزاقستان و ترکمنستان می تواند به ایران برسد و ازطریق راه آهن ایران به ترکیه و اروپا وصل شود. این دو پروژه های عظیم در صورت اجرا، بخش مهمی از فرصت طبیعی مسیر ایران به عنوان پل تاریخی میان آسیا و اروپا را تضعیف می کند. باوجود این، ظاهرا ایران آخرین کشــور مهمی اســت که دررابطه با ایــن پروژه هــای عظیم طــرف گفت وگو قــرار گرفته و موضوعاتی مرتبط با آن در پیش نویس ســند همکاری ۲۵ ساله دو کشور گنجانده شده است. این موارد همه نشــان از ظرفیت های متنوع، بسیار مهــم و گســترده همکاری های ایران و چیــن دارد؛ اما نشانی از رفتار سخاوتمندانه و با صلابت چینی ها ندارد. دولت چین برای تأمین منافع ملی کشورش، در صورت لــزوم از تعهــدات اخلاقی متعارف میــان دولت ها نیز عدول کرده است. این پیشینه حاکی از آن است که ایران بایــد در همکاری های درازمدت با جمهوری خلق چین خیلی جدی و مصمم، ولی دقیق، همه جانبه نگر و طبعا با رعایت مداوم منافع ملی ایران عمل کند.

3-آنچه به عنوان پیش نویس سند همکاری های  ۲۵ ســاله ایران و چین منتشــر شده است، صرف نظــر از برخی کاســتی های قابــل اصلاح، تحول مهمی در روابط ایران و چین و تحول مهمی در سیاست خارجی ایران است. این سند چارچوب مورد انتظار دو کشور از ابعاد همکاری های مشترک در ۲۵ سال آینده را روشن می کند و بیش از هر چیز بیان کننده عزم سیاسی و راهبردی دو کشــور برای همکاری اســت. در اینجا به برخی موارد مهم تر مرتبط با سند اشاره می کنم:

۱)بدیهی اســت که چنین ســندی، قرارداد نیســت و هیچ عدد و رقم و تعهــد حقوقی اجتناب ناپذیری در چنین ســندی گنجانده نمی شــود. طبعا در آینده برای هرکــدام از موضوعات این ســند، پروژه هــای متعدد، متناســب با هزینه هــا و منافع هر پــروژه، در زمان ها و مکان های مختلف تعریف خواهد شد. نهادهای ذیربط در دو کشــور از شــرکت ها و بنگاه های ذینفع دعوت به همکاری خواهند کرد و داوطلبان، پیشنهادهایشــان را بــه طرف مقابل عرضــه خواهند کــرد و در نهایت مناســب ترین پیشــنهادها مبتنی بر مصلحت، ضرورت، کیفیت و منافع متقابل، توسط طرف ذینفع نه از میان داوطلبان کشور مقابل، بلکه از میان همه پیشنهادهای داوطلبان صاحب صلاحیت در بازار بین المللی، انتخاب خواهد شــد و در هر مورد، قراردادهای حقوقی، مالی و اعتباری میان بنگاه های دو کشــور منعقد خواهد شــد. نه قرار اســت طرفین به خاطر این چارچوب همکاری از کار با شرکت ها و بنگاه های رقیب در بــازار بین المللــی صرف نظر کنند و نه قرار اســت که انحصار و محدودیتی بــرای فعالیت های اقتصادی هرکدام از طرفین ایجاد شــود. به تعبیر ســاده نــه نفتی به قیمــت غیرمتعــارف به چین فروختــه خواهــد شــد و نه خط مترویی با شرایط غیررقابتی توسط چین در ایران ساخته خواهد شد. تنها این ســند در یــک چارچوب کلی، راهنما و مشــوق ذینفعان در دو کشــور است که تلاش کنند با انعطاف های مقتضی و هنجار، فرصت های همکاری دو کشــور را به ویــژه در زمینه های مندرج در ســند، در چارچوب قوانین دو کشور و قوانین بین المللی، گسترش و ارتقا دهند.

۲)یکــی از ظرفیت های طبیعــی و ابدی اقتصادی ایران، موقعیت ژئوپلیتیک ایران به عنوان مسیر ترانزیت طبیعی شرق و غرب و جنوب و شمال در میانه دو آبراه خلیج فارس و دریــای خزر اســت. به همین دلیل ایران اقتصادی ترین مســیر تردد هوایی میان اروپا و آســیا نیز هســت. هر فرصتی که پروژه های راهبردی حمل ونقل جمهــوری خلق چین را بــه عبور از ایــران پیوند بزند، فرصــت راهبردی مهمــی برای ایران اســت. طبعا هر پیوندی از این نوع، در آینده با بهبود امنیت در افغانستان و عراق و ســوریه می تواند به تحولات راهبردی تری نیز منجر شود. کریدور جنوب به شــمال ایران از چابهار، با وجود تمایل جــدی هندی ها، هنوز به ســرانجام قابل توجهی نرسیده است. همچنین تاکنون چشم اندازی از ارتباط ریلی چین با ایران از مســیر فرعی راه آهن شمال هم دیده نشده است. در برنامه همکاری ۲۵ساله ایران و چین، برای اولین بار رســما جایی برای حضور ایران در این پروژه های راهبردی گشــوده شــده است. در قیاس با ابعاد بزرگ ســرمایه گذاری چین در پاکســتان، سهم حمل ونقل در برنامه ۲۵ســاله با ایران محدود اســت. درعین حــال به صورت پررنگی «تقویــت همکاری های دوجانبه در چارچوب ابتکار (کمربند- راه)» در این سند آمده اســت. می توان امیدوار بود که از برنامه همکاری ۲۵ ساله برای حفظ و احیای بخش های همچنان مهمی از ظرفیت هــای بالقوه ترانزیتی ایران اســتفاده شــود. ظرفیت هایی که تاکنون با گسترش مسیر های جایگزین و برخی اشــتباهات راهبردی ایــران تضعیف و تخریب شده است.

۳)یکی از مهم ترین ظرفیت های زود بازده ترانزیتی ایران، احیای کریدور هوایی اروپا و آسیا از طریق فرودگاه امام خمینــی در تهــران و تدریجا ســایر فرودگاه های بین المللی ایــران اســت. در صورتی کــه هواپیماهای مسیر اروپا - آســیا و بالعکس به جای سوخت گیری در فرودگاه دبی یا دوحه در فرودگاه تهران ســوخت گیری کننــد، مدت پرواز هواپیماها به طور متوســط ۵۰ دقیقه کاهش می یابــد. این تفــاوت به لحاظ کاهــش هزینه ســوخت و کاهش آلودگی زیســت محیطی رقم خیلی بزرگی اســت و برای ایران بســیار ســودآور است. قرار بود در ســال ۱۳۸۳ شــرکت ترکی تاو سازنده و مجری فرودگاه عظیم اســتانبول این فرصت بزرگ را طی مدت قرارداد، برای فرودگاه امام فراهم کند. کاری که در سال ۱۳۸۳ با اقدام مســلحانه یکی از نهادها در بســتن باند فرودگاه امام خمینی و تیراندازی و ممانعــت از اجرای قرارداد همکاری ۱۵ ساله شرکت ترکیه ای طرف قرارداد، حداقل برای دو دهه کشــور را از یکی از ســاده ترین درآمدهای بزرگ و پایدار خود محروم کرد و با حادثه تلخ و اندوهبار هواپیمای اوکراینی در ســال گذشــته، این مزیت لطمه خیلی بیشــتری دید. اهمیت وجود یک شریک خارجی این اســت که هیچ شرکت هوایی خارجی حاضر نیست بــا اعتماد به مدیریت فرودگاه امــام و بدون اطمینان از خدمات فرودگاهی تضمین شده توسط یک مجری موفق بین المللی، مسیر پروازی خود را از دوبی به تهران تغییر دهد. ۱۶ سال پیش شرکت تاو قرار بود چنین نقشی ایفا کند. اینک شــاید اشتیاق کار کردن دولت پنهان با چین و فقدان حساسیت نســبت به چین در میان نظامیان، این امــکان را فراهم کند که با کمــک چینی ها، هرج ومرج مدیریت فرودگاه امــام و حمل ونقل بین المللی هوایی ایران، ترمیم شود و مناسبات نهادهای نظامی و امنیتی و نهادهای توســعه ای در این فرودگاه مثل تمامی عالم به سمت سازگاری و هماهنگی این دو هدایت شود و در دو دهه آینده حداقل بخشی از فرصت دائمی اقتصادی ترانزیت هوایی آســیا به اروپا از فضــای ایران، به عنوان ارزان ترین مسیر امن تردد هوایی آسیا به اروپا با مشارکت چین احیا شود.

۴)در متــن ســند، فصلی به توســعه غــرب بندر گــوادر یعنی منطقه مکــران در ایران نیــز اختصاص دارد. از جمله به توســعه بندر جاســک، تأسیس شهر صنعتی، ساخت پالایشــگاه، کارخانه های پتروشیمی، فولاد، آلومینیوم، شــهر هوشمند و شهر ساحلی تیس در مجاورت چابهار، اشــاره شــده اســت. با توجه به ســرمایه گذاری و تمایل جدی هند به سامان دهی بندر چابهار که در حد انتظار موفق نبوده اســت، اگر رقابت ضمنی هند و چین درست مدیریت شود، ممکن است به تحولات توسعه ای مهمی در چابهار و تمام جنوب سیســتان و بلوچســتان منجر شــود. پیش نویس سند حاکی از تمایل چین برای کار و ســرمایه گذاری در این حد نهایی مســیر چین به گوادر در خاک ایران اســت. بخش مکملی نیز شــامل طرح های صادرات انرژی از ایــران، انتقال نفت و گاز به پاکســتان و چین و تولید و انتقال برق به کشورهای منطقه در مسیر پروژه جاده ـ راه در ســند درج شــده که همــه برای اقتصاد ایران خیلی مهم است.

۵)بحــث انرژی و صدور ســوخت های فســیلی از ایران به چین در برنامه همکاری های ۲۵ساله دو کشور گسترده تر مطرح شده است. آنچه در این سند در رابطه با روابط انرژی درج شــده، تأمین کننده منافع ملی ایران است. برخی واقعیت های بازار انرژی جهان که اهمیت همکاری های دو کشــور را شــفاف تر می کند به این شرح است:

- بــازار نفت و گاز جهان تحت تأثیر موفقیت آمریکا در استخراج نفت از شیل با هزینه استخراج قابل قبول و بدل شدن این کشور به بزرگ ترین تولیدکننده نفت جهان، دچار تغییرات بنیادین شده است.

-بازار نفت جهان طــی ماه ها، در غیاب تقریبا کامل نفت ایران، قیمت های پایینی را تجربه کرده اســت و به نظر می رسد در یک چشــم انداز طولانی، ظرفیت تولید نفت جهان بیش از تقاضای بازار نفت باشد.

- کشــورهای اروپایی و همچنین ژاپن و کره جنوبی بــا جدیت در حال کاهش مصــرف نفت خام و کاهش نسبی مصرف گاز مایع LNG هستند و برای تولید بالای انرژی های پاک و تجدیدشونده برنامه ریزی می کنند.

- بزرگ تریــن تقاضای رشــدیابنده نفت خــام و گاز طبیعــی مربوط به آســیا به ویــژه چین و هند اســت. کشــورهای نفتی خلیج فارس و حتــی احتمالا آمریکا در آینده رقیبان جدی ایران در بازار انرژی این کشــورها خواهنــد بود. با توجه به آینده بازار انرژی، هر نوع پیوند پایدار میــان عرضه نفت و گاز ایــران و تقاضای چین و هند موفقیت باارزشی برای ایران است. متقابلا اگر چین نیــز به روابطی پایدار با منافع چند بعدی در خرید نفت دســت یابد؛ فرصت مهمی برای این کشور خواهد بود. با این نگاه، تمامی نکات مطرح شــده در حوزه انرژی در سند همکاری های ۲۵ســاله ایران و چین نکات مفید و سازنده ای است که می تواند در جهت منافع مشترک دو طرف دنبال شود.

۶)ســایر مباحث مطرح شــده در ســند همکاری ۲۵ساله ایران و چین نیز مباحث مثبتی است که در چارچوب های مطرح شــده در سند می تواند منافع ملی ایران را در مناسبات دو کشور تأمین کند.

 ۴- برخلاف تصورات همراه با شــوق و ذوق برخی جریان ها، حتی اگر این ســند امضا شود، قرار نیســت دولت چین به خاطر ایران با آمریکا درگیر شــود و امضای این سند به منزله عزم دولت چین برای دورزدن تحریم های آمریکا علیه ایران نیست. دولت چین تاکنون در حدی که توانسته موافقت ضمنی دولت آمریکا را به دســت آورد یا برخی اقدامات خود را از آمریکا پنهان کند، از ایران نفت خریده و به ایران کالا فروخته و از این اقدامات بهره زیاد اقتصادی برده اســت. در همین حد اقدامات چین بدون این ســند نیز تداوم خواهد یافت و امضای این ســند چیزی بــه آن نخواهد افزود، اما هر تحول واقعی در مناســبات اقتصادی دو کشور منوط به رفع تحریم های کنونی آمریکا علیه ایران اســت. دل بستن به هر تخیلی درباره یافتن شریک اقتصادی برای مقابله با تحریم های آمریکا، فقط می تواند ســردرگمی ایران در تصمیم گیری را بیشتر و گره بازشونده توسعه اقتصادی کشور را کورتر کند. باید توجه کرد که:

۱)واقعــا جای تردید اســت کــه رهبــران عالی چین حتی ســند کلی همکاری های ۲۵ســاله با ایــران را پیش از خروج ایــران از تله تحریم های آمریکا امضا کنند. مگر آنکه باور داشــته باشند که ایران دیر یا زود با تدبیر از این تله خارج شود. به هرحال طبعا قراردادهای مربوط به اجرای بخش های مختلف این همکاری ها، به رفع تحریم ها موکول می شود و انجام هر گامی از مندرجات این سند، منوط به خروج ایران از تله تحریم آمریکا خواهد بود.

۲)این سند نشان می دهد که معرکه کاسبان تحریم و توسعه ستیزان که توســعه ملی ایران را مختل می کنند، تا چه حد بی پایه است. طبق محتوای این ســند، به فرض وجود بهترین روابط ایران و کل جهان در ربع قرن آینده، بخــش بزرگی از مناســبات اقتصــادی بین المللی ایران می توانــد و باید با جمهوری خلق چین دنبال شود. محقق نشدن بسیاری از این همکاری ها در ۱۵ سال گذشته نشان می دهد که کاسبان تحریم تنها ایران را از همکاری های اقتصــادی با آمریــکا و اروپا محروم نکرده اند، بلکه ایــران را از فرصت های اقتصادی بین المللی با کل جهان، از جمله همکاری های اقتصادی راهبردی و باارزش با جمهوری خلق چین هم محروم کرده اند.

۳)طبعا تلقی بیهوده ای اســت که انتظار داشــته باشیم کشور دوست (جمهوری خلق چین) به عنوان یکی از پیشــتازان FATF با یک عضو لیســت ســیاه FATF(ایران) بزرگ تریــن قراردادهای نفتی و غیرنفتی جهــان را امضا کند. ایران برای آنکه بتواند براســاس این سند همکاری ۲۵ساله با چین، هر نوع قراردادی را با چین منعقد کند، باید پیش از آن به عضویت «گروه ویژه اقدام مالی» درآید و از لیســت سیاه این نهاد خارج شــود. توسعه ستیزان باید به معرکه خروج از FATF پایان دهند و به عقلانیت در مناسبات بین المللی تن بدهند. اگر کسی برای اجرای سند همکاری ایران و چین هم مخالف عضویت ایران در «گروه ویژه اقدام مالی» به بهانه افتادن اسرار کشور به دست دشمن باشــد، می توان او را نزد مقامات چینی فرســتاد که بیاموزد که چگونه چین عضو پیشــتاز FATF است و اسرارش را از آمریکا و سایر کشورها پنهان نگه می دارد و این بهانه برای اخلال در سیاست خارجی دولت ایران و جلوگیری از تصویب عضویت در«گروه ویژه اقدام مالی» تا چه حد بی مبنا و پرت بوده است. همچنین باید آموخت که نه تنها نســبت به «گروه ویژه اقدام مالی»، بلکه نســبت به تمامی هنجارهای جهانی متکی به دانش و تکنولوژی های امروز بشر، هوشمندانه سازگار بود و بی جهت فرصت های توسعه ملی ایران را در چنین جنجال های بیهوده ای تلف نکرد و رویه های خردمندانه را طبعا بــا رعایت امنیت ملــی و مصالح ملی برای کســب فرصت های جهانی در جهت توسعه ملی دنبال کرد.

۴)در چارچوب سند همکاری های ۲۵ســاله، انعقاد هر قراردادی با هر کمپانی چینی علاوه بر قــرارداد کمپانی مجری، نیازمند قراردادهای متعدد بانکی و بیمه و... اســت. اگر تصور شود که شــرکت های مجری پروژه ها در چیــن و بانک ها و شــرکت های بیمه چینی بی توجه بــه تحریم های آمریکا همه دشــواری ها را بر خود هموار می کنند و قهرمانانه تحریم های ایران را دور می زنند و با ایران قرارداد می بندند، تصور واقعا بیهوده ای اســت. برای اجرای پروژه های مندرج در سند همکاری های ۲۵ساله با چین، ایران باید از تحریم های بسیار گسترده آمریکا علیه ایران، رها شود و شرکت های پیمانکار و مجری و بانک ها و مؤسسات بیمه چینی و غیرچینی باید مطمئن باشند که بابت همکاری با ایران مجبــور به پرداخت میلیاردها دلار جریمه به آمریکا نخواهند شد.

۵)هرچند چین نســبت به دهه ۱۹۹۰ میلادی در مقابل آمریکا موقعیت خیلی محکم تر و مقتدرتری دارد. در عین حال نمی توان یقین داشت که در شرایطی پرسود، تجربه ای مانند لغو قرارداد کارخانه هسته ای اصفهان تکرار شــود و چین مجبور نشــود که برای مصالح خود، در شرایط بحرانی بر سر روابط اقتصادی چین و ایران با آمریکا معامله کند. بدون افراط و تفریط باید با همین واقع بینی روابط با جمهوری خلق چین را برای آینده تنظیم کرد.

۶ (ســند همکاری های ۲۵ســاله ایران و چین معجزه ای ندارد که باعث برطرف شــدن ضعف های داخلی بنیادین توسعه ملی ایران شود. در نتیجه مشتاقان گسترش روابط با جمهوری خلق چین تصور نکنند که امضای چنین ســندی ممکن اســت جبران کننده اختلالات مداوم و بزرگ آنان در توسعه ملی باشد. فراموش نکنیم که کره شمالی همسایه و یکی از متحدان دیرینه چین اســت و ده ها هــزار نظامی چینی برای کمک به پیروزی کره شــمالی، در این کشــور با نظامیان آمریــکا و کره جنوبی جنگیده اند و جــان داده اند. امروز کره شــمالی یکی از فقیرترین کشورهای آسیاست و بی کفایتی مدیران کره شــمالی مانع بهره مندی این کشــور حتی از همکاری اقتصادی با چین، بزرگ ترین قدرت اقتصادی جهان، در همسایگی اش شده است.

۵-نکته بســیار مهم جانبی آنکه، چین نمونه بسیار ارزشمندی برای  کســب تجربه ایرانیان در جهت تحقق توســعه ملی ایران است. بارها درباره تجربه توســعه چین گفته و نوشــته ام و با تأکید روی جنبه های مختلف توسعه ملی جمهوری خلق چین، ضرورت کسب تجربه از توسعه بســیار موفق چین را مورد تأکید قرار داده ام. در اینجا به ویژه روی ســخنم با جریان های تندرو کشــور است که تا این حد با شیفتگی از روابط ایران و چین و ضرورت گســترش روابط با جمهوری خلق چین سخن می گویند؛ جای آن دارد که آنان واقعا از توســعه چین هم الگو بگیرند و از تجربه توسعه ملی جمهوری خلق چین بیاموزنــد و دریابند که وظیفه نهادهای مختلف برای تحقق توسعه ملی ایران چیست و طبق تجربه چینی، این نهادها چه مسیری را باید در جهت اقتدار هرچه بیشــتر ایران و تحقق توسعه ملی ایران دنبال کنند. جمهوری خلق چین چهل وچند ســال قبل درون خود، تعارض منافع و اختلاف نظرهایی به مراتب گســترده تر از ما در ایران امروز داشته است. آنان برای تحقق توسعه ملی در آغاز حرکت به سوی توسعه، این تعارضات را حل کردند و با یک مصالحه ملی، کشورشــان را در مسیر شکوفایی شگفت انگیز توســعه اقتصادی قرار دادند و بدون جنگ و نظامی گری و بدون معارضه با جامعه جهانی چین را به ابرقدرت اقتصاد جهان بدل کردند. کســب تجربه نیروهای تندرو، از هشت ویژگی بارز تحولات توسعه ای جمهوری خلق چین به شرح ذیل، می تواند نقشی کلیدی در کاهش تعارضات داخلی ایران برای توسعه ملی داشته باشد و هموارکننده واقعی مسیر توسعه ملی ایران باشد.

۱)۴۰ ســال پیش در چین مناقشــه بر سر مفهوم توســعه و ضرورت یا عــدم ضرورت توســعه، یک مناقشــه واقعی و عمیق بوده اســت. بخش افراطی قدرتمندی در حاکمیت چین، چالش برای توسعه ملی را انحراف در اخلاق انقلابی و تحت تأثیر امپریالیســم جهانی می دانسته و حاکمیت چین به کارگیری کلیدواژه هایی مانند: فقر و تنگدســتی، درآمد ســرانه، گرسنگی، مبارزه با فقر، نابرابری، تبعیض و رفع تبعیض، رشد اقتصادی، رکود، کیفیت تولیدات ملی، رفاه ملی، شایســته گزینی، توســعه اقتصادی، مبارزه با فساد، رفتــن نظامیان به پادگان ها، مذاکره و دیپلماســی، رابطه با جامعه جهانی، ســرمایه گذاری خارجی، تنش زدایی با آمریکا و اروپا، توسعه اقتصادی ژاپن، اقتصاد هنگ کنگ و... غیرانقلابی و همه مشــمول سانسور بوده و ابراز آنها حتــی جرائم سیاســی و امنیتی تلقی می شــده و ابرازکننــدگان، حداقل از سمت های حکومتی و حزب کمونیســت چین محروم می شده اند. هر چند نظام اقتدارگرای چین همچنان با هنجارهای متعارف دموکراسی در جهان فاصله زیــادی دارد، اما در هر حال رهبــران و ارکان حاکمیت چین نزدیک چهار دهه اســت که بــا جدیت، اختلاف نظرها و مناقشــات نظری و عملی خود را حداقل بر سر «مفهوم و مؤلفه های توسعه ملی» و «ضرورت تحقق توسعه ملی» کنار گذاشته و مردم چین را از فقر مطلق به معاش آبرومندانه رسانده اند و کشور خود را به ابرقدرت اقتصاد جهان بدل کرده اند.

۲)مائو تســه تونگ و ســایر رهبران چین، چهل وچند سال پیش تصمیم گرفتند که برای تحقق امنیت ملی و نجات اقتصاد حقارت بارشان به توقف بحران ســازی با کشــورهای جهان به ویژه آمریکا تن دهند و از این طریق از همــه فرصت های بزرگ همکاری های علمی، فنی، تجاری، مالی و صنعتی با ســایر کشــورها به ویژه آمریکا بهره گیرند. بعد از مائو سایر رهبران چین با روشــن بینی و جدیت خیلی بیشتری مسیر توســعه ملی چین را با این باور گشــودند که دانش، تخصص، تکنولوژی، تجربه، سرمایه و دسترسی به بازار را حتی از کشورهای مخالف و دشمن، به اقتصاد کشورشان وارد کنند و بنیان اقتصادشان را مستحکم کنند. ۴۰ سال پیش آنان خاطرات جنایات آمریکاییان در کره و ویتنام و چین را به تاریخ ســپردند و شعارهای علیه امپریالیسم را از خیابان ها پاک کردند. در فعال کردن ارتباطات سیاسی با آمریکا خود پیش قدم شــدند و تدریجا بزرگ ترین ســفارتخانه خود را با جمعیت چندصدنفره در آمریکا بنا کردند و میزبان سفارتخانه ای با همین گستردگی، از ایاالت متحده آمریکا شــدند. توانمندترین نیروهای خود را در دیپلماســی با آمریکا به کار گماردند و حســاس ترین تدابیر دیپلماتیک، اطلاعاتی و حفاظتی خود را در مقابل آمریکا طراحی و اجرا کردند. آنان طبعا اســتخوان در گلو و خون در دل، دســت همکاری به ســوی آمریکاییان دراز کردند و با دقت و مراقبت، از همکاری هــای همه جانبــه علمی، اقتصــادی و صنعتی بــا آمریکاییان یک توســعه عظیم و یــک اقتصاد عظیم به وجــود آوردند. جمعیت بزرگ نزدیــک به یک ونیم میلیارد نفری خود را از حقــارت جهانی خارج کردند و فقر مطلق آنان را به معاش قابل قبول رســاندند و نهایتا ابرقدرت ســرافراز اقتصاد جهان شدند. انعطاف های چین در برابر آمریکا بر سر مسائلی مانند تایوان که حیثیت ملی جمهوری خلق چین تلقی می شد و مواردی مشابه، بســیار انفعالی بود. در این دوران، مصلحت اندیشــی های انفعالی چین در برابــر آمریکا، چیــزی از اقتدار، عزت و منزلت چین در برابر آمریکا نکاســت و به سرعت به فراموشــی سپرده شــد؛ اما حاصل تدابیر رهبران جمهوری خلق چین، برای تحقق توسعه ملی چین به افسانه خردمندی حکمت آموز رهبران چین برای تمامی جامعه بشری بدل شد.

۳)۴۰ ســال پیش ســاختار نیروی انسانی چین مشــکلات بسیار جدی داشــته اســت. در چین تا ۳۰ ســال بعد از انقلاب، گزینش هــای مرامی و ایدئولوژیک مبنــای به کارگیری نیروها بوده اســت. عضویت در کمیته های انقلابی، پرولتاریابودن، داشــتن پیشینه فعالیت کارگری، کشاورزی و نظامی، تبلیغ ایدئولوژی، شــیفتگی نســبت به انقلاب چین، عضویت والدین و خود فرد در حزب کمونیســت چین، فرزند مبارزان، مجاهدان، انقلابیون، نظامیان و جان باختگان بــودن، فرزنــد خانواده های مالک و بورژوای پیشــین نبودن، از جملــه مهم ترین ملاک های بارز گزینش دانشــجویان، کارمندان و مدیران در همه سطوح بوده اســت. حاصل این ویژه گزینی ها، یک ساختار علمی و دانشگاهی به کلی فروپاشــیده و یک بوروکراسی ورشکسته تحت حاکمیت و کنتــرل نظامیــان و امنیتی ها در این کشــور بوده اســت. از اولین گام های بلند رهبران چین برای حرکت به ســوی توســعه ملی، ۴۰ سال پیش از این، حــذف ویژه گزینی و کلیه امتیــازات ویژه گزینی و جایگزین کــردن رویه های شایسته گزینی با آن بوده است. از آن زمان باهوش ترین ها، بااستعدادترین ها و شایسته ترین ها به لحاظ علم و تجربه، در همه سطوح ملی از دانشجویان تــا مدیران عالی، طبــق مقررات شایســته گزینی بــدون ورود به ملاحظات سیاســی، فرهنگی، حراستی و امنیتی برگزیده شــده اند. به نظر می رسد که با درک این تجربه ضروری، مؤثر و موفق چینی ها، جایگزین شــدن واقعی و جامع «شایســته گزینی» به جای «ویژه گزینی» در حوزه های علمی و اجرائی و در نظام بوروکراســی ایران، یک نیاز واقعی و ضروری توســعه ملی ایران نیز هست.

۴)نابسامانی های اقتصادی ایران از موانع مهم جذب سرمایه گذاری های خارجی اســت. سرمایه های بزرگ از ســرزمین های با اقتصاد متلاطم، تورم لجام گسیخته و انفجار قیمت ها، ناپایداری اقتصادی و بلاتکلیفی های قانونی و حقوقی و فساد نظام بوروکراسی می گریزند. هرچند چین به لحاظ سلامت اقتصادی، با رتبه ای متوســط در سطح جهان پایین تر از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی و در آسیا پایین تر از هنگ کنگ ۱۵ .ژاپن ۲۰ ،امارات ۲۴ ،تایوان ۳۱ ،کره جنوبی ۵۲ ،مالزی ۵۵ و عربســتان ســعودی ۶۲ ،در کنار برزیل و هند با رتبه ۷۹ وضعیت چندان مطلوبی ندارد، اما فاصله رتبه چین با رتبه ایران که در کنار روســیه و بلاروس حتی بعد از پاکســتان ۱۱۶ ،رتبه ۱۳۱ را دارد، فاصله خیلی زیادی اســت. چین با وجود ابعاد عظیم و متمرکز اقتصاد این کشــور، در اصلاح و کاهش فساد در ساختار اداری خود نسبتا موفق بوده است و تجربه های نسبتا خوبی دارد که می تواند برای ایران در جهت اصلاح نظام اداری و مبارزه با فساد درس آموز باشد.

۵)طبعا توســعه ملی ایران نیازمند گســترش ســرمایه گذاری خارجی و جذب اتباع و شــرکت های خارجی برای حضور و ســرمایه گذاری در ایران و جذب توریســت های خارجی برای بهره مندی از ظرفیت مهم گردشگری در ایران اســت. چین رتبه اول جذب گردشــگران جهان را با ســالیانه حدود ۶۰میلیون گردشــگر دارد و با جذب ۱۳۷ میلیارد دلار در ســال ۲۰۱۹ ،یعنی بیش از ۱۰ درصد کل ســرمایه گذاری خارجی جهان، رتبه دوم جهان را دارد. این رتبه ها خیلی بالاتر از رتبه گردشگری ایران با رقم خیلی کمتر از یک دهم تعداد گردشــگران چین و حداکثر پنج میلیارد دلارســرمایه گذاری خارجی یعنی رقمی کمتر از ۳/۰ درصد ســرمایه گذاری خارجی جهان است. انتظار می رود که با گسترش همکاری های ایران و چین و اجرای پروژه های صنعتی و گردشگری مشترک، ظرفیت های خیلی بیشتری در همه این حوزه ها ایجاد شــود و از جمله فعالیت واقعی فرودگاه بین المللی امام خمینی مسافران ترانزیتی خیلی زیادی را نیز به این فرودگاه و ســایر فرودگاه های بین المللی ایران بکشــاند. با مقایسه میان گستردگی مسافران خارجی دو کشور و تعدد پرونده های گاه جنجالی تشکیل شده برای مسافران خارجی در ایران، به نظر می رســد که در ســاختارهای کشــور بیگانه ستیزی غالب اســت و آمادگی سازگاری با ابعاد عظیم مورد انتظار مسافران خارجی آینده را نداریم. کسب تجربیات چین در تأمین امنیت و رفاه ده ها میلیون خارجی مقیم یا مســافر مداوم در چین، اعم از اتباع کشــورهای دوســت و غیردوست چین و اعم از خارجیان چینی تبار و غیرچینی تبار و تأمین امنیت ملی کشــور بدون کمترین تعرض به خارجیان مسافر و مقیم، از تجربیات ارزشمندی است که مأموران امنیتی و اطلاعاتی ایران به آموختــن آن از چینی ها نیاز خیلی جدی دارند. بدیهی اســت که حفظ امنیت و سلامت تمامی خارجیانی که به ایران سفر می کننــد، از جمله ایرانی تباران تبعه کشــورهای دیگر، جــزء ضرورت های قطعی حرکت در مســیر توسعه ملی اســت. نه تنها نباید رفتار تهدیدآمیز با خارجیان باعث بروز بحران های حاشــیه ای برای توسعه ملی شود، بلکه تأمین سـلامت و امنیت خارجیان مقیم و مسافر، از جمله ایرانی تباران تبعه سایر کشورها، باید سرلوحه کار نهادهای امنیتی و انتظامی قرار گیرد. بی تردید تشویق و جذب خارجیان دارای توان اقتصادی، علمی و تکنولوژیک، نیازمند تأمین امنیت و رفاه اتباع خارجی ازجمله خارجیان ایرانی تبار در سفر به ایران اســت. نیروهای امنیتی و انتظامی باید با درک تجربیــات باارزش نیروهای امنیتی چین، بیاموزند که هیچ چیز نمی تواند جای آثار ســازنده تأمین امنیت کامل خارجیان در کشــور را پر کند و برعکس هیچ چیز نمی تواند آثار مخرب رفتار تهدیدکننده خارجیان از جمله اتباع خارجی ایرانی تبار در سفر به ایران را جبران کند.

۶)توســعه جمهوری خلق چین به شــدت مدیون چینی تباران مقیم خارج از چین کمونیســت بوده است. بســیاری از چینی تباران متخصص، دانشــگاهیان، دانشــمندان، فناوران، صاحبان حرفه، تخصص و تجربه و صاحبان ســرمایه، از سراسر جهان در توســعه ملی چین سهیم شده اند. اتباع تایوان و هنگ کنگ که اگر با حکومت چین ضدیت علنی نداشــته اند، حداقل نگاه مثبتی نسبت به حکومت کمونیست پکن نداشته اند، از جمله این چینی تباران بوده اند. آنان نه تنها خود به بازار توسعه چین رفته اند، بلکه آســیایی ها، آمریکایی ها و اروپایی های بسیاری را با خود به چین برده اند و توســعه چین واقعا مدیون همه آنهاســت. جمهوری خلق چین با دقت و درک همه سوءاســتفاده های احتمالی بیگانگان از بازشدن مسیر حضور چینی تباران احتمالا دلبسته به بیگانه در چین، با ابتکار خود شرایط حضور چینی تباران تایوانی، هنگ کنگی، ســنگاپوری، آمریکایــی، مالزیایی و اتباع چینی تبار سایر کشورهای جهان را در توسعه ملی خود فراهم کرد و موانع قانونی این حضور پرحاشیه را برطرف کرد و حتی برای تایوانی ها، مقررات و مجوزهای ویژه استثنائی و بسیار غیرمتعارف خلق کرد تا مشکل سفرهای آنان به چیــن و حضور اقتصادی و حقوقی آنان در چین به رغم تعارضات حقوقی اســناد هویت تایوانی آنان و سیاست های چین در رابطه با تایوان، برطرف شــود. تابعیت خارجی چینی تباران و تعــدد تابعیت چینی تباران هرگــز مانع حضور امن و گســترده آنان در جمهــوری خلق چین و عامل کاهش اعتماد نسبت به آنان نشــد. بی تردید ایرانیان مقیم خارج از کشور اعم از صاحبان تخصص و تجربه و صاحبان ســرمایه و نفوذ اقتصادی در کشــورهای دیگر، مانند چینی تباران اقصی نقاط جهان برای توســعه ملی چین، ظرفیت مهم و بزرگی برای توســعه ملی ایران هســتند. شیوه رفتار ساختارهای امنیتی و پلیسی ایران مانع مهمی برای مشارکت ایرانیان مقیم خارج از کشــور در توسعه ملی ایران است. مصادره اموال ایرانیان با دلایل و بهانه های گوناگون، مظنونیت غالب نســبت به ایرانیان مهاجر و اعمال قوانین و مقررات ناامن کننده روی ایرانیان مقیم خارج، خویشاوندان ایرانی آنــان و دارایی های آنــان، با توجیه حقوقی به رسمیت نشــناختن تابعیت خارجی آنان، و موارد مشــابه دیگر، تردیدهای جدی در میان ایرانیان مقیم خارج برای ســفر به ایران و ســرمایه گذاری و فعالیــت اقتصادی در ایران ایجاد کرده اســت. به نظر می رســد که مأموران امنیتی، نظامی و انتظامی ایران باید تجربــه جذب ایرانی تباران، بدون شــمردن تعداد تابعیت آنان، عدم ورود به زندگی خصوصی آنان، عدم قضاوت در مورد باورهای آنان و عدم ایجاد ناامنی و ترس میان آنان و عدم تهدید خویشاوندان و وابستگان آنــان را از تجربه چینی هــا بیاموزند. جمهوری خلق چیــن در این زمینه تجربه های بســیار سنجیده و موفقی داشته و دارد. همچون تجربه چینی، نه تنها ظرفیت های بالقوه و بالفعل ایرانیان مهاجر برای توسعه ملی ایران ارزشــمند اســت، بلکه آنان می توانند عامل و واسطه انتقال ظرفیت های بالقوه و بالفعل کمپانی های بزرگ و کوچک خارجی و اتباع سایر کشورهای جهان برای مشارکت در توسعه ملی ایران باشند.

۷)چیــن در حال حاضــر در بالاترین وضعیت قــدرت نظامی خود قرار دارد و دانــش مدرن و کیفیت تکنولوژی تســلیحاتی، قدرت نظامی چین را ارتقا داده و بســیار تقویت کرده است. در عین حال جمهوری خلق چین در ۳۰سال گذشته هرگز روی نمایش اقتدار نظامی خود پافشاری نداشته است؛ بلکه به رشد و توسعه و اقتدار اقتصادی خود افتخار کرده است. چهار دهه پیش، هم زمان با آغاز تحولات توســعه ای چین، کوچک سازی و کیفی سازی نیروهای مســلح، بازنشسته کردن وســیع نظامیان و خارج کردن نظامیان از همه حوزه های غیر نظامی، از اولین اقدامات و ابتکارات دوران شروع توسعه بود که در دســتور کار حزب کمونیســت و دولت چین قرار گرفت و نظامیان چین خود در این زمینه پیش قدم شــدند. امــروز درواقع قدرت نظامی چین قدرت بازدارندگی در مقابل تهاجم نظامی است؛ اما آنچه قدرت ملی چین را کاملا در سطح جهان جابه جا کرده است، قدرت اقتصادی این کشور است. در دوران توســعه ملی جمهوری خلق چین، هــر روز رنگ نظامی و جلوه نظامی گری در ســاختار حکومت کم رنگ تر شده و در مقابل وجوه سیاسی، اقتصادی، صنعتی، علمی، فناوری و حرفه ای ساختار حکومت پررنگ تر شده است. جا دارد که نظامیان ایران با کسب تجربه از نظامیان و مقامات امنیتی چین، همچون تمامی ســاختارهای نظامی کشورهای مؤثر جهان به ارتقای جایگاه مقتدر و شایســته غیرسیاسی و غیرتبلیغاتی نظامیان کشور بر اساس تجربه چین و همه کشورهای مؤثر جهان اهمیت ویژه بدهند.

 ۸)اختلاف نظرها بر ســر دخالت در سیاست خارجی منطقه ای ایران نیز واقعا پدیده ای بی مانند در میان همه کشورهای مؤثر و قدرتمند جهان است. سیاســت خارجی چین سالیان درازی اســت که هیچ رنگ نظامی نداشته و ندارد و حتی بحران های با هویت نظامی در سطح بین المللی هم نه توسط نظامیان که توســط دیپلمات های چینی مدیریت می شود. انتظار می رود که ما این وظایف را به جایگاه درســت خود یعنی وزارت خارجه و دیپلماســی حرفه ای کشور برگردانیم. تحولی که می تواند برای اقتدار ملی ایران در سطح بین المللی و برای توسعه ملی ایران بسیار فرصت ساز باشد.

منبع خبر: